صلح عمری عقدی است که بر اساس آن شخص حق استفاده از مال یا منافع مال خود را برای مدت عمر خود یا عمر متصالح یا عمر شخص دیگر، برای خود نگه میدارد و عین مال را به متصالح واگذار مینماید.در صلح عمری، مدت قرارداد زمان مشخصی نیست و بر اساس عمر شخص معین در نظر گرفته میشود. همچنین لازم به ذکر است که عقد صلح عمری یک عقد لازم است و طرفین نمیتوانند بی دلیل آن را فسخ نمایند و همچنین با جنون، سفاهت و فوت هر یک از طرفین نیز منفسخ نمی شود. عقد صلح عمری دو طرف دارد: مصالح و متصالح. مصالح شخصی است که مال خود را به موجب این عقد به فرد دیگری صلح مینماید. متصالح فردی است که مصالح ملک خود را به نفع او صلح نموده است.
اطلاع از تعریف و ویژگی های قرارداد صلح - صلحنامه
صلح عمری انواع ندارد اما عقد صلح دو نوع است:
صلح در مورد دعوا :
صلح در دعوا زمانی است که طرفین آن به دلیل رفع تنازع و اختلاف پیش آمده یا جلوگیری از اختلافی که قرار است در آینده ایجاد شود آن را تنظیم مینمایند.
صلح در معامله :
صلح در مورد معامله عقدی است که به جای بعضی از اعمال حقوقی میآید و اثر همان عمل حقوقی را دارد ولی احکام خاص آن را ندارد. عقد صلح در این قالب جانشین عقود دیگر میشود.
صلح عمری جهت انتقال اموال برای بعد از فوت و به انگیزه های متفاوتی صورت میپذیرد. علت این امر میتواند یکی از موارد زیر باشد:
1- گریز از قواعد ارث و انتقال اموال به فرزندان یا اشخاص دیگر برای بعد از فوت برخلاف قواعد آمره ارث
2- مزیت صلح عمری نسبت به عقد بیع : مزیت عقد صلح عمری برای انتقال اموال نسبت به عقد بیع این است که با انعقاد عقد صلح عمری، شخص میتواند تا پایان عمر از ملک یا اموال مورد صلح استفاده نموده و صاحب منافع آنها خواهند بود. این در حالی است که عقد بیع موجب انتقال مالکیت مبیع میشود و طرفی که اموالش را انتقال داده است دیگر نمیتواند از آن استفاده نماید.
3- مزیت صلح عمری نسبت به وصیت : صلح عمری نسبت به وصیت این ویژگی را دارد که فرد میتواند تمام اموال خود را به شخصی که میخواهد واگذار کند و هیچ محدودیتی برای او وجود نخواهد داشت در حالی که وصیت تنها نسبت به یک سوم اموال نافذ است و بیشتر از آن نیاز به اجازه ی ورثه دارد. در صورتی که ورثه زائد ب ثلق را اجازه ندهند وصیت بر بیش از یک سوم امول باطل میگردد. این درحالی است که صلح عمری این محدودیت را ندارد.
در صورتی که صلح عمری در دفاتر اسناد رسمی ثبت گردد تمامی امضاها و محتویات آن رسمی و معتبر است و اشخاص دیگر نسبت به آن نمیتوانند ادعای تردید یا انکار نمایند بلکه فقط میتوانند ادعای جعل آن را مطرح نمایند.
در این روش مالک ﺑﺎ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ دﻓﺘﺮ اﺳﻨﺎد رﺳﻤﯽ، عقد صلح عمری را با درج شروطی ازجمله موارد زیر منعقد مینماید:
1- این شرط که تا زمانی که مالک در قید حیات است، حق استفاده از منافع ملک و اجاره دادن آن را به مدت عمر خود دارد.
2- این شرط که متصالح تا زمانی که مالک در قید حیات است ملک ا به کسی نفروشد.
صلحنامه میتواند عادی یا دستنویس باشد. در واقع صلحنامه اگر تمامی ارکان صحت قرارداد در آن موجود باشد از نظر قانونی نافذ و در تمامی دادگاه ها و سایر مراجع رسیدگی قضایی قابل استناد است.
این شرایط صحت عبارت اند از اهلیت طرفین، موضوع مشروع، موجود بودن مال مورد صلح در زمان صلح. همچنین صلح نامه بعد از فوت دارای اعتبار است چراکه صلحنامه عقدی است لازم و کسی که صلح به نفع او شده است حتی اگر صلحنامه دستنویس باشد مالک اموالی است که به موجب صلحنامه به او منتقل گردیده است. صلح نامه عادی ممکن است مورد ادعای انکار، تردید یا جعل قرار بگیرد.
با انعقاد صلح عمری مالک میتواند ملک خود را به متصالح منتقل کند بدون آن که منافع نیز منتقل گردد. بنابراین تا زمان فوت مالک او حق سکونت در آن منزل را خواهد داشت و متصالح در این عقد دارای اختیارات محدودتری نسبت به سایر انتقالات است.
ممکن است در قرارداد صلح شرط شده باشد که متصالح تا زمانی که مصالح یعنی مالک در قید حیات است، حق فروش یا انجام معامله نسبت به ملک را نداشته باشد. با این حال، در صورتی که شخص حق انجام معامله را داشته باشد، میتواند آن را با همان شرایطی که بین او و مالک مقرر بوده معامله نماید.
لازم به ذکر است که شخص خریدار میبایست با درنظر گرفتن صلح عمری انجام شده ملک را خریداری نماید و امکان تخلیه متصالح را از ملک ندارد.
بعد از فوت مصالح، در صورتی که عقد صلح اعم از رسمی یا عادی منعقد گردیده باشد، متصالح صاحب ملک و مالی که مورد صلح عمری بوده است گردیده و بر مال مذکور تسلط و اختیار دارد و مانند سایر اموال متعلق به خودش میتواند از آن بهره برداری کرده یا نسبت به آن معامله نماید.
اطلاع از ضرورت مشورت با وکیل قبل از تنظیم قراردادها
ماده ۷۵۲ قانون مدنی
صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
ماده ۷۵۳ قانون مدنی
برای صحت صلح طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح داشته باشند.
ماده ۷۵۴ قانون مدنی
هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع باشد.
ماده ۷۵۵ قانون مدنی
صلح با انکار دعوی نیز جائز است بنابراین درخواست صلح اقرار محسوب نمیشود.
ماده ۷۵۶ قانون مدنی
حقوق خصوصی که از جرم تولید میشود ممکن است مورد صلح واقع شود.
ماده ۷۵۷ قانون مدنی
صلح بلاعوض نیز جائز است.
ماده ۷۵۸ قانون مدنی
صلح در مقام معاملات هر چند نتیجه معامله را که به جای آن واقع شده است میدهد لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد بنابراین اگر مورد صلح عین باشد در مقابل عوض نتیجه آن همان نتیجه بیع خواهد بود بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن مجری شود.
ماده ۷۵۹ قانون مدنی
حق شفعه در صلح نیست هر چند در مقام بیع باشد.
ماده ۷۶۰ قانون مدنی
صلح عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمیخورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.
ماده ۷۶۱ قانون مدنی
صلحی که در مورد تنازع یا مبنی بر تسامح باشد قاطع بین طرفین است و هیچ یک نمیتواند آن را فسخ کند اگر چه به ادعاء غبن باشد مگر در صورت تخلف شرط یا اشتراط خیار.
ماده ۷۶۲ قانون مدنی
اگر در طرف مصالحه و یا در مورد صلح اشتباهی واقع شده باشد صلح باطل است.
ماده ۷۶۳ قانون مدنی
صلح با کراه نافذ نیست.
ماده ۷۶۴ قانون مدنی
تدلیس در صلح موجب خیار فسخ است.
ماده ۷۶۵ قانون مدنی
صلح دعوی مبتنی بر معامله باطله باطل است ولی صلح دعوی ناشی از بطلان معامله صحیح است.
ماده ۷۶۶ قانون مدنی
اگر طرفین به طور کلی تمام دعاوی واقعیه و فرضیه خود را به صلح خاتمه داده باشند کلیه دعاوی داخل در صلح محسوب است اگر چه منشاء دعوی در حین صلح معلوم نباشد مگر اینکه صلح بحسب قرائن شامل آن نگردد.
ماده ۷۶۷ قانون مدنی
اگر بعد از صلح معلوم گردد که موضوع صلح منتفی بوده است صلح باطل است.
ماده ۷۶۸ قانون مدنی
در عقد صلح ممکن است احد طرفین در عوض مالالصلحی که میگیرد متعهد شود که نفقه معینی همه ساله یا همه ماهه تا مدت معین تادیه کند این تعهد ممکن است به نفع طرفین مصالحه یا به نفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود.
ماده ۷۶۹ قانون مدنی
در تعهد مذکوره در ماده قبل به نفع هر کس که واقع شده باشد ممکن است شرط نمود که بعد از فوت منتفع نفقه به وراث او داده شود.
ماده ۷۷۰ قانون مدنی
صلحی که بر طبق دو ماده فوق واقع میشود به ورشکستگی یا افلاس متعهد نفقه فسخ نمیشود مگر اینکه شرط شده باشد.
سماع قلم
مکتوبات ( فرشید احمدی )