این تلاقی دو ستاره در حال فروپاشی، همچون رقصی آتشین در دل آسمان، رشتهای از گاز درخشان را به وجود آورده است — گردنبندی از الماس که در افلاک گمشده میدرخشد. این پدیده کیهانی، که به سحابی گردنبند شناخته میشود، در فاصلهای بهاندازهی ۱۵,۰۰۰ سال نوری از زمین در صورت فلکی ساجیتا (کمان) نهفته است، آن هم در جایی دور و خلوت که تنها دلهای جویای حقیقت میتوانند به آن راه یابند.
سحابی گردنبند، یا همان PN G054.2-03.4 که همچون نامی ناشناخته و بیصدای خاموش در دل گیتی جا خوش کرده، حاصل یکی از رازآلودترین تلاقیهای کیهانی است. دو ستاره که در یک مدار تنگ همچون عاشق و معشوقی جاودانه به دور یکدیگر میچرخند، در این افق دور، ما را به یاد ماجرای عشقهای پنهانی میاندازند. ده هزار سال پیش، یکی از این ستارگان کهنه، گویی همچون یک شمس افروخته، دایرهی وجود خود را وسعت بخشید و ستارهی کوچکتر را در بر گرفت، همانطور که در عرفان مولانا، سالک در آغوش حقیقت جا میگیرد. این تلاقی، پدیدهای بهنام «غشا مشترک» را به وجود آورد که همچون جهان درون سالک، همگی در هم میآمیزند و هیچ جدایی در میان نیست.
ستارهی کوچکتر، همچنان در درون ستارهی بزرگتر در حرکت بود و همین شتاب درونسوزی، باعث شد که دایرهی چرخش ستارهی عظیم به سرعت افزایش یابد. تا جایی که بخشهایی از آن در انفجاری کیهانی به فضا پرتاب شدند. این حلقه از مواد فرار، سحابی گردنبند را شکل داد و همچون الماسهایی درخشان در اطراف آن، گازهای متراکم را به تصویر کشید که گویی در هر ذرهی خود، حقیقتی از آن دوردستهای کیهانی را فریاد میزنند.
این دو ستاره، که همچون دو عاشق در پی هم میچرخند، در نزدیکی آنان تنها چند میلیون کیلومتر فاصله است — فاصلهای که شاید در نظر ما انسانها، بسیار عظیم بهنظر آید، اما در این رقص کیهانی، آنان در یک نقطهی درخشان متحد میشوند، همچون یگانگی دلهای عاشقان. و همچنان، این ستارگان در این رقص پرشور، در کمتر از یک روز، دایرهی عشق خود را کامل میکنند، بیوقفه و بیپایان.
گالری تصاویر محصول
تصاویر
بیشتر