جنبش Brights (یا «درخشانها»)
یک حرکت اجتماعی و فرهنگی است که توسط Paul Geisert و Mynga Futrell در سال ۲۰۰۳ در آمریکا بنیانگذاری شد.
هدف این جنبش، ایجاد هویت و تصویر مثبت برای کسانی است که دیدگاهی طبیعیگرا نسبت به جهان دارند؛
یعنی جهان را بدون توسل به نیروهای ماوراءطبیعی یا ماوراءالطبیعه تفسیر میکنند.
ویژگیهای اصلی جنبش Brights:
دیدگاه طبیعیگرایانه (naturalistic worldview):
Brightها باور دارند که جهان بر اساس قوانین طبیعی کار میکند و همه پدیدهها را میتوان از طریق علم، منطق و عقل توضیح داد.
آنها اعتقادی به نیروهای فوقطبیعی، ارواح، خدایان یا معجزهها ندارند.
تمرکز بر هویت مثبت:
جنبش Brights تلاش دارد تا واژگان منفی یا برچسبهایی مثل "بیخدا"، "کافر"، "ملحد" یا "آتئیست" را با واژهای مثبت و الهامبخش (Bright = درخشان، روشن، مثبت) جایگزین کند.
جدایی دین از سیاست و آموزش:
Brightها خواهان حکومت سکولار هستند، جایی که سیاستگذاریها بر پایه شواهد علمی و عقلانیت باشد، نه باورهای دینی.
ترویج علم، آموزش و تفکر نقادانه:
آنها آموزش علمی و خردورزی را راهی برای پیشرفت بشریت میدانند.
چه کسانی Bright هستند؟
هر کسی که:
دیدگاه طبیعیگرایانه داشته باشد،
از نیروهای فوقطبیعی دوری کند،
و بخواهد هویتی روشن، مثبت و علمی برای خود انتخاب کند.
ممکن است یک فرد Bright، آتئیست، آگنوستیک، انسانگرا، یا حتی بودایی غیرماورایی باشد.
تفاوت Bright با Atheist یا Humanist:
آتئیست فقط به عدم باور به خدا اشاره دارد.
Bright بر نوع دیدگاه جهانی (naturalistic worldview) و رویکرد مثبت فرهنگی تأکید دارد.
Humanist ممکن است اخلاقمحور و سکولار باشد، ولی Bright شامل طیف گستردهتری از نگرشهاست.
و اما نظر روشنفکران دینی در این خصوص
در ادامه نظرات موافقان و مخالفان جنبش Brights را از دیدگاههای مختلف (دینی، فلسفی، علمی، اجتماعی و روانشناختی) مرور میکنیم:
1. دیدگاه موافقان (Brights):
الف) علمی و عقلگرایانه:
جهان را میتوان بر پایه قوانین طبیعی و با کمک علم فهمید؛
اعتقاد به خدایان یا نیروهای ماورایی توضیح علمی ندارد و برای فهم جهان ضروری نیست.
ب) حقوق اجتماعی و هویتی:
افراد با دیدگاه غیرمذهبی اغلب با تبعیض اجتماعی روبرو هستند؛ جنبش Brights تلاش میکند جایگاهی محترمانه و مثبت برای آنان ایجاد کند.
ج) آزادی از سلطه دینی:
در جوامعی که دین در سیاست و آموزش نفوذ زیادی دارد، Brightها خواستار جدا شدن این حوزهها هستند تا فضا برای تفکر آزاد فراهم شود.
2. دیدگاه مخالفان:
الف) دیدگاههای دینی:
باور به خدا، روح، معجزه و جهان آخرت، پایههای اساسی حقیقتاند؛ حذف آنها، نادیدهگرفتن بخش مهمی از واقعیت هستی است.
علم نمیتواند تجربههای معنوی یا عرفانی را کاملاً تبیین کند.
ب) دیدگاه فلسفی:
نقد مطلقگرایی علمی: نه علم و نه طبیعتگرایی نمیتوانند به سؤالهایی چون "چرا بودن به جای نبودن؟" یا "ارزشهای اخلاقی از کجا میآیند؟" پاسخ دهند.
اگزیستانسیالیسم یا فلسفه معنوی: انسان چیزی فراتر از ماده است؛ تجربه، آزادی، معنا، و آگاهی فراتر از قوانین طبیعیاند.
ج) دیدگاه روانشناختی و جامعهشناسی:
حذف ایمان و معنا ممکن است منجر به پوچی، افسردگی معنوی و فقدان امید شود.
دین، سنت و آیینها در زندگی انسانها نقش درمانی و آرامشبخش دارند و برای بسیاری بخشی از هویتاند.
3. دیدگاههای بینابینی:
برخی اندیشمندان (مثل آلبرت انیشتین یا کارل یونگ) گرچه نقدهایی به دین رسمی داشتند، اما بر نیاز بشر به معنویت و رمزآلودگی هستی تأکید داشتند.
برخی دانشمندان سکولار معتقدند که علم و معنویت میتوانند همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند بدون اینکه لزوماً به نهادهای دینی وابسته باشند.
و اما نظر حضرت مولانا
دیدگاه حضرت مولانا جلالالدین بلخی به شدت با مبانی جنبش Brights در تضاد است. برای درک دقیق این موضوع، باید به جهانبینی عارفانه و هستیشناسی مولانا نگاه کنیم:
- - -
1. هستیشناسی مولانا: جهان، جلوهگاه حق است
از دیدگاه مولانا، جهان صرفاً ماده یا طبیعت نیست، بلکه همهی هستی «آیینهایست از حضرت حق»:
> این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
مولانا همه چیز را دارای وجه معنوی و باطنی میداند. هستی در نگاه او پویا، زنده و آکنده از عشق الهیست.
- - -
2. نقد عقل محدود و علمگرایی خشک
مولانا با اینکه عقل را محترم میشمرد، اما عقل ابزاری را برای درک حقیقت نهایی ناکافی میداند:
> عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
او باور دارد که عشق و شهود باطنی راهی بسیار مؤثرتر برای درک حقیقتاند تا فقط عقل و حس.
- - -
3. مخالفت با حذف خداوند و امر قدسی
مولانا در سراسر مثنوی، تاکید دارد که هستی بدون عشق الهی و حضور خداوند بیمعنا و سرد است:
> بیخدایان زندگی سرد و خموش
با خدا باشد دل ما گرم و جوش
از دید مولانا، آدمی اگر از حق جدا شود، گمگشته و بیریشه میماند:
> اصل ما از آسمان است ای پسر
نی ز خاک این چنان پستاختر
- - -
اگرچه جنبش Brights به دنبال عقلگرایی، علمدوستی و طبیعتگرایی است، اما از دیدگاه مولانا:
طبیعت بدون معنا نیست؛ بلکه سرشار از نشانههای الهی است.
علم و عقل بدون عشق و معنا کافی نیستند.
انکار امر قدسی، باعث گمگشتگی انسان و محروم شدن از سرچشمهی اصلی حقیقت میشود.
مصادیق تضاد دیدگاه مولانا با طبیعت گرایان
1. داستان فیل در تاریکی (دفتر اول)
مفهوم: محدودیت عقل حسی و نیاز به نورِ شهود و معنویت
در خانهای تاریک، مردمی فیل را لمس میکنند و هرکس از بُعدی که لمس کرده، تصویری ناقص ارائه میدهد.
ابیات کلیدی:
چشم حس چون چشم بند و بینَماست
ز آن که حس دشمنِ آگاهی ماست
نور خورشیدِ حس، شد در غُروب
نور چشمِ جان، ز خورشیدی بطلب
تفسیر: مولانا عقل و حس را ناکافی میداند، و تنها نور معرفت درونی (چشم جان) را راه فهم حقیقت میبیند.
2. داستان طوطی و بازرگان (دفتر اول)
مفهوم: مرگ ظاهری و رهایی روح، بازگشت به اصل الهی
طوطی در قفس است؛ بازرگان او را به وطنش پیام میبرد، و در نهایت طوطی خود را به مردن میزند و از قفس آزاد میشود.
ابیات کلیدی:
این جهان زندان و ما زندانیان
حفرهکن زندان و خود را وا رهان
چون نماند او ز نفس، جانش بُرد
سوی جانانِ جهان، پرواز کرد
تفسیر: روح انسان زندانی جسم است؛ رهایی در مرگِ نفس است، نه در زندگی صرفاً مادی. این آموزه مستقیماً مخالف دیدگاه طبیعتگرایانه Brights است.
3. داستان موسی و شبان (دفتر دوم)
مفهوم: رابطه با خدا فراتر از عقل و منطق است؛ عشق برترین راه است.
خداوند بر موسی خرده میگیرد که چرا شبان را از دعای سادهاش بازداشتی.
ابیات کلیدی:
ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم
هر کسی را سیرتی بنهادهام
هر کسی را اصطلاحی دادهام
تفسیر: تجربه خداوند و رابطه با او، فراتر از منطق و علم است؛ درونگرایی و عشق راه حقیقی شناخت است.
4. داستان پیر چنگی (دفتر ششم)
مفهوم: فقر ظاهری مهم نیست، آنچه نزد خدا مقبول است، صداقت دل و نیت پاک است.
ابیات کلیدی:
گفت حق: گر ناید این چنگ تو را
نالهی دل هست، آهنگ تو را
گر نباشد چنگ تو در نقش و نوا
هست در جان تو سوز و کربلا
تفسیر: ارزش انسان به باطن و دل اوست، نه به ابزار مادی یا ظاهر؛ این نوع نگرش معنوی در تضاد با بینش صرفاً عقلمحور و مادی Brightهاست.
پی رایت: تمامی حقوق مادی و معنوی متعلق به فرشید احمدی است. استفاده از محتوای رایگان با ذکر منبع بلا مانع است.