menusearch
farshidahmadi.com

انجمن طبیعی گرایانه و دیدگاه مولانا

header
يكشنبه ۱۷ فروردین ۴
(0)
(0)
انجمن طبیعی گرایانه و دیدگاه مولانا

جنبش Brights (یا «درخشان‌ها»)

یک حرکت اجتماعی و فرهنگی است که توسط Paul Geisert و Mynga Futrell در سال ۲۰۰۳ در آمریکا بنیان‌گذاری شد.

هدف این جنبش، ایجاد هویت و تصویر مثبت برای کسانی است که دیدگاهی طبیعی‌گرا نسبت به جهان دارند؛

یعنی جهان را بدون توسل به نیروهای ماوراءطبیعی یا ماوراءالطبیعه تفسیر می‌کنند.

ویژگی‌های اصلی جنبش Brights:

دیدگاه طبیعی‌گرایانه (naturalistic worldview):

Brightها باور دارند که جهان بر اساس قوانین طبیعی کار می‌کند و همه پدیده‌ها را می‌توان از طریق علم، منطق و عقل توضیح داد.

آن‌ها اعتقادی به نیروهای فوق‌طبیعی، ارواح، خدایان یا معجزه‌ها ندارند.

تمرکز بر هویت مثبت:

جنبش Brights تلاش دارد تا واژگان منفی یا برچسب‌هایی مثل "بی‌خدا"، "کافر"، "ملحد" یا "آتئیست" را با واژه‌ای مثبت و الهام‌بخش (Bright = درخشان، روشن، مثبت) جایگزین کند.

جدایی دین از سیاست و آموزش:

Brightها خواهان حکومت سکولار هستند، جایی که سیاست‌گذاری‌ها بر پایه شواهد علمی و عقلانیت باشد، نه باورهای دینی.

ترویج علم، آموزش و تفکر نقادانه:

آن‌ها آموزش علمی و خردورزی را راهی برای پیشرفت بشریت می‌دانند.

چه کسانی Bright هستند؟

هر کسی که:

دیدگاه طبیعی‌گرایانه داشته باشد،

از نیروهای فوق‌طبیعی دوری کند،

و بخواهد هویتی روشن، مثبت و علمی برای خود انتخاب کند.

ممکن است یک فرد Bright، آتئیست، آگنوستیک، انسان‌گرا، یا حتی بودایی غیرماورایی باشد.

تفاوت Bright با Atheist یا Humanist:

آتئیست فقط به عدم باور به خدا اشاره دارد.

Bright بر نوع دیدگاه جهانی (naturalistic worldview) و رویکرد مثبت فرهنگی تأکید دارد.

Humanist ممکن است اخلاق‌محور و سکولار باشد، ولی Bright شامل طیف گسترده‌تری از نگرش‌هاست.


و اما نظر روشنفکران دینی  در این خصوص

 

در ادامه نظرات موافقان و مخالفان جنبش Brights را از دیدگاه‌های مختلف (دینی، فلسفی، علمی، اجتماعی و روان‌شناختی) مرور می‌کنیم:

 

1. دیدگاه موافقان (Brights):

 

الف) علمی و عقل‌گرایانه:

جهان را می‌توان بر پایه قوانین طبیعی و با کمک علم فهمید؛

اعتقاد به خدایان یا نیروهای ماورایی توضیح علمی ندارد و برای فهم جهان ضروری نیست.

 

ب) حقوق اجتماعی و هویتی:

افراد با دیدگاه غیرمذهبی اغلب با تبعیض اجتماعی روبرو هستند؛ جنبش Brights تلاش می‌کند جایگاهی محترمانه و مثبت برای آنان ایجاد کند.

 

ج) آزادی از سلطه دینی:

در جوامعی که دین در سیاست و آموزش نفوذ زیادی دارد، Brightها خواستار جدا شدن این حوزه‌ها هستند تا فضا برای تفکر آزاد فراهم شود.

 

2. دیدگاه مخالفان:

 

الف) دیدگاه‌های دینی:

باور به خدا، روح، معجزه و جهان آخرت، پایه‌های اساسی حقیقت‌اند؛ حذف آن‌ها، نادیده‌گرفتن بخش مهمی از واقعیت هستی است.

علم نمی‌تواند تجربه‌های معنوی یا عرفانی را کاملاً تبیین کند.

 

ب) دیدگاه فلسفی:

نقد مطلق‌گرایی علمی: نه علم و نه طبیعت‌گرایی نمی‌توانند به سؤال‌هایی چون "چرا بودن به جای نبودن؟" یا "ارزش‌های اخلاقی از کجا می‌آیند؟" پاسخ دهند.

اگزیستانسیالیسم یا فلسفه معنوی: انسان چیزی فراتر از ماده است؛ تجربه، آزادی، معنا، و آگاهی فراتر از قوانین طبیعی‌اند.

 

ج) دیدگاه روان‌شناختی و جامعه‌شناسی:

حذف ایمان و معنا ممکن است منجر به پوچی، افسردگی معنوی و فقدان امید شود.

دین، سنت و آیین‌ها در زندگی انسان‌ها نقش‌ درمانی و آرامش‌بخش دارند و برای بسیاری بخشی از هویت‌اند.

 

3. دیدگاه‌های بینابینی:

برخی اندیشمندان (مثل آلبرت انیشتین یا کارل یونگ) گرچه نقدهایی به دین رسمی داشتند، اما بر نیاز بشر به معنویت و رمزآلودگی هستی تأکید داشتند.

برخی دانشمندان سکولار معتقدند که علم و معنویت می‌توانند همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند بدون اینکه لزوماً به نهادهای دینی وابسته باشند.


و اما نظر حضرت مولانا

 

دیدگاه حضرت مولانا جلال‌الدین بلخی به شدت با مبانی جنبش Brights در تضاد است. برای درک دقیق این موضوع، باید به جهان‌بینی عارفانه و هستی‌شناسی مولانا نگاه کنیم:

 

- - -

 

1. هستی‌شناسی مولانا: جهان، جلوه‌گاه حق است

 

از دیدگاه مولانا، جهان صرفاً ماده یا طبیعت نیست، بلکه همه‌ی هستی «آیینه‌ای‌ست از حضرت حق»:

 

> این جهان کوه‌ست و فعل ما ندا

سوی ما آید نداها را صدا

 

مولانا همه چیز را دارای وجه معنوی و باطنی می‌داند. هستی در نگاه او پویا، زنده و آکنده از عشق الهی‌ست.

 

- - -

 

2. نقد عقل محدود و علم‌گرایی خشک

 

مولانا با اینکه عقل را محترم می‌شمرد، اما عقل ابزاری را برای درک حقیقت نهایی ناکافی می‌داند:

 

> عقل در شرحش چو خر در گل بخفت

شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت

 

 

او باور دارد که عشق و شهود باطنی راهی بسیار مؤثرتر برای درک حقیقت‌اند تا فقط عقل و حس.

 

- - -

 

3. مخالفت با حذف خداوند و امر قدسی

 

مولانا در سراسر مثنوی، تاکید دارد که هستی بدون عشق الهی و حضور خداوند بی‌معنا و سرد است:

 

> بی‌خدایان زندگی سرد و خموش

با خدا باشد دل ما گرم و جوش

 

 

از دید مولانا، آدمی اگر از حق جدا شود، گم‌گشته و بی‌ریشه می‌ماند:

 

> اصل ما از آسمان است ای پسر

نی ز خاک این چنان پست‌اختر

 

- - -

اگرچه جنبش Brights به دنبال عقل‌گرایی، علم‌دوستی و طبیعت‌گرایی است، اما از دیدگاه مولانا:

 

طبیعت بدون معنا نیست؛ بلکه سرشار از نشانه‌های الهی است.

 

علم و عقل بدون عشق و معنا کافی نیستند.

 

انکار امر قدسی، باعث گم‌گشتگی انسان و محروم شدن از سرچشمه‌ی اصلی حقیقت می‌شود.


مصادیق تضاد دیدگاه مولانا با طبیعت گرایان

 

1. داستان فیل در تاریکی (دفتر اول)

 

مفهوم: محدودیت عقل حسی و نیاز به نورِ شهود و معنویت

در خانه‌ای تاریک، مردمی فیل را لمس می‌کنند و هرکس از بُعدی که لمس کرده، تصویری ناقص ارائه می‌دهد.

ابیات کلیدی:

چشم حس چون چشم‌ بند و بی‌نَماست
ز آن که حس دشمنِ آگاهی ماست

نور خورشیدِ حس، شد در غُروب
نور چشمِ جان، ز خورشیدی بطلب

تفسیر: مولانا عقل و حس را ناکافی می‌داند، و تنها نور معرفت درونی (چشم جان) را راه فهم حقیقت می‌بیند.

 

2. داستان طوطی و بازرگان (دفتر اول)

 

مفهوم: مرگ ظاهری و رهایی روح، بازگشت به اصل الهی

طوطی در قفس است؛ بازرگان او را به وطنش پیام می‌برد، و در نهایت طوطی خود را به مردن می‌زند و از قفس آزاد می‌شود.

ابیات کلیدی:

این جهان زندان و ما زندانیان
حفره‌کن زندان و خود را وا رهان

چون نماند او ز نفس، جانش بُرد
سوی جانانِ جهان، پرواز کرد

تفسیر: روح انسان زندانی جسم است؛ رهایی در مرگِ نفس است، نه در زندگی صرفاً مادی. این آموزه مستقیماً مخالف دیدگاه طبیعت‌گرایانه Brights است.

 

3. داستان موسی و شبان (دفتر دوم)

 

مفهوم: رابطه با خدا فراتر از عقل و منطق است؛ عشق برترین راه است.

خداوند بر موسی خرده می‌گیرد که چرا شبان را از دعای ساده‌اش بازداشتی.

ابیات کلیدی:

ما برای وصل کردن آمدیم
نی برای فصل کردن آمدیم

هر کسی را سیرتی بنهاده‌ام
هر کسی را اصطلاحی داده‌ام

تفسیر: تجربه خداوند و رابطه با او، فراتر از منطق و علم است؛ درون‌گرایی و عشق راه حقیقی شناخت است.

 

4. داستان پیر چنگی (دفتر ششم)

 

مفهوم: فقر ظاهری مهم نیست، آن‌چه نزد خدا مقبول است، صداقت دل و نیت پاک است.

ابیات کلیدی:

گفت حق: گر ناید این چنگ تو را
ناله‌ی دل هست، آهنگ تو را

گر نباشد چنگ تو در نقش و نوا
هست در جان تو سوز و کربلا

تفسیر: ارزش انسان به باطن و دل اوست، نه به ابزار مادی یا ظاهر؛ این نوع نگرش معنوی در تضاد با بینش صرفاً عقل‌محور و مادی Brightهاست.

 

 

پرسش‌های متداول
گالری تصاویر محصول
 naturalistic worldview
 naturalistic worldview
 naturalistic worldview
 naturalistic worldview
تصاویر
بیشتر