menusearch
farshidahmadi.com

تحلیل و نقدی منصفانه بر فیلم مست عشق

header
دوشنبه ۱۸ فروردین ۴
(0)
(0)
تحلیل و نقدی منصفانه بر فیلم مست عشق

 

نقد تحلیلی-عرفانی فیلم «مست عشق» از منظر تخصصی در حوزه مثنوی معنوی و سینمای عرفانی

فیلم «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی، اثری است که می‌کوشد روایتی سینمایی از پیوند معنوی و تأثیرگذار میان مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و شمس‌الدین تبریزی ارائه دهد. با این حال، از منظر یک متخصص مثنوی معنوی و پژوهشگر عرفان اسلامی، اثر مذکور دارای کاستی‌های مفهومی و روایی چشم‌گیری است که موجب شده نتواند درک درستی از عمق و ابعاد تحول روحی مولانا را به تصویر کشد. این نقد به بررسی سه لایه اصلی فیلم می‌پردازد: روایت تاریخی، پردازش شخصیت‌ها، و بازنمایی مفهوم عشق الهی در چارچوب عرفان اسلامی.

۱. روایت تاریخی و وفاداری به منابع اصیل عرفانی

یکی از مهم‌ترین نقدها بر فیلم، روایت غیرمستند و گاه تخیلی آن از دیدار مولانا و شمس است. برخلاف منابع اصیلی چون "مقالات شمس"، "فیه ما فیه" و دفترهای شش‌گانه مثنوی معنوی، فیلم به‌جای تمرکز بر سیر تحولی مولانا از عالم فقه به افق عشق، بیشتر درگیر روابط ملودراماتیک، عناصر عاشقانه‌ی سطحی و صحنه‌پردازی‌های نمایشی شده است. پیوند عمیق و عرفانی میان این دو شخصیت در آثار مولانا نوعی "تولد ثانی" است که با مواجهه با "مراد ازلی" محقق می‌شود؛ مفهومی که در فیلم صرفاً به یک رابطه عاطفی ویژه یا تأثیرگذاری صرف تقلیل یافته است.

۲. شخصیت‌پردازی شمس و مولانا: بحران درک عرفانی از شخصیت‌ها

شمس در متون عرفانی، شخصیتی شورانگیز، سرشار از جذبه، شوکت باطنی، و تجلی‌گر "نور حقیقت" است. در حالی‌که فیلم «مست عشق»، شمس را گاه تا حد یک صوفی شورشی و بی‌انضباط تقلیل می‌دهد که برخوردهایی تند و غیرقابل توجیه دارد. در نتیجه، شخصیت شمس از جایگاه "مربی باطنی" که در مقالات شمس و مثنوی معنوی ترسیم شده، فاصله می‌گیرد. همچنین مولانا در فیلم بیشتر یک فرد متأثر است تا یک سالک عاشقِ در حال فناء فی‌الشمس. سلوک مولانا در مثنوی، سفری است از "علم رسمی" به "عشق قدسی" و در فیلم، این سفر عمیق اغلب به‌صورت سطحی و با کشمکش‌های دراماتیک تصویر می‌شود.

۳. بازنمایی مفهوم عشق: از عشق الهی تا عاشقانه‌های دنیایی

فیلم با عنوان «مست عشق» در پی بازنمایی عشق الهی است؛ اما نتوانسته مرز میان عشق مجازی و عشق حقیقی را که در عرفان اسلامی و آموزه‌های مثنوی حیاتی است، به‌درستی نمایش دهد. عشق در مثنوی، نیرویی است که انسان را از هستی ظاهری به ذات ربانی می‌کشاند. عشقی که در فیلم به نمایش گذاشته می‌شود، بیش از آن‌که تمثیلی از عشق الهی باشد، در بسیاری از سکانس‌ها به عشق بشری یا تحسین صرف دیگری فروکاسته شده است.

۴. زبان، موسیقی و فرم هنری: جلوه‌ای هنری اما نه روحانی

فیلم در استفاده از موسیقی و جلوه‌های بصری قابل‌تحسین عمل کرده و توانسته فضایی سنتی و گاه شاعرانه بیافریند، اما این جلوه‌ها بیشتر در خدمت ایجاد حس‌وحال بصری‌اند تا ارتقاء تجربه عرفانی مخاطب. زبان دیالوگ‌ها نیز در مواردی بیش از حد امروزی و گاه غیرمتناسب با لحن حکمی و تمثیلی مولوی‌وار است.

نتیجه‌گیری

فیلم «مست عشق» علی‌رغم نیت اولیه در روایت یک داستان عرفانی، از منظر تخصصی در حوزه مثنوی معنوی و عرفان اسلامی، در بازنمایی دقیق تحول روحی مولانا و عظمت حضور شمس ناکام مانده است. برای نزدیک‌تر شدن به حقیقت این رابطه روحانی، ضروری است که فیلم‌نامه‌نویسان و کارگردانان به فهمی عمیق‌تر از متون کلاسیک، به‌ویژه مثنوی معنوی و مقالات شمس، دست یابند؛ و به‌جای اقتباس صرف دراماتیک، نگاهی «تجربی» و «شهودی» به مفهوم عشق و سلوک عرفانی در جهان مولانا داشته باشند.

این اثر می‌تواند آغازی باشد برای گفت‌وگویی تازه میان سینما و عرفان؛ اما مشروط بر آن‌که زبان تصویر به ژرفای معنا و شهود برسد، نه صرفاً به زیبایی‌شناسی بیرونی و روایتی داستانی.


نقدی بر فیلم مست عشق

(استاد کریم زمانی و آقای مسعود فراستی )

 

 

 

پرسش‌های متداول
به چه علت بسیاری از مثنوی‌پژوهان و مولوی‌پژوهان برجسته نه‌تنها از تماشای مست عشق خودداری کردند، بلکه دیگران را نیز از دیدنش برحذر داشتند؟

پرسش بسیار دقیقی مطرح کردید، که ریشه در چند لایهٔ فکری، معرفتی و حتی اخلاقی دارد. بسیاری از مثنوی‌پژوهان و مولوی‌پژوهان برجسته نه‌تنها از تماشای مست عشق خودداری کردند، بلکه دیگران را نیز از دیدنش برحذر داشتند. دلایل این رویکرد را می‌توان در چند محور اساسی دسته‌بندی کرد:- - -۱. تحریف مفاهیم عرفانی و تقلیل عشق الهی به عشق زمینیبزرگ‌ترین نگرانی اهل عرفان و پژوهشگران مولانا، سوءبرداشت مخاطب عام از مفهوم عشق بود. در مثنوی، عشق الهی مسیری است از «نفس» به «حق»، نه یک رابطه شخصی، رمانتیک یا زمینی. اگر فیلم، عشق شمس و مولانا را به شکلی نمایش دهد که بوی «عشق رومانتیک» بدهد، عملاً خیانت به جوهرهٔ عرفان مولوی است.- - -۲. بی‌وفایی به منابع معتبر عرفانیمثنوی‌شناسان آثار متعددی چون مقالات شمس، فیه ما فیه، مجالس سبعه و مثنوی معنوی را می‌خوانند و با عمق کلام مولانا آشنا هستند. وقتی متوجه می‌شوند فیلم‌نامه یا روایت تصویری مست عشق با این منابع همخوانی ندارد یا برداشت سطحی و سلیقه‌ای از آن‌ها ارائه می‌دهد، از نظرشان فیلم دچار «تحریف معرفتی» است، نه روایت هنری.- - -۳. ورود نگاه غیرعرفانی و تجاری به شخصیت‌های مقدسبرای یک عارف‌پژوه، شمس و مولانا تنها شخصیت‌های تاریخی نیستند؛ بلکه نمادهای سلوک درونی، تجلی نور و تجربهٔ وحدت هستند. وقتی این نمادها با زبان سینمای بازاری یا نگاه ابزاری به مخاطب عرضه شوند، باعث واکنش منفی اهل معنا می‌شود؛ چراکه این کار را نوعی «ابتذال روحانی» تلقی می‌کنند.- - -۴. نگرانی از تأثیر فرهنگی بر مخاطب عامپژوهشگران مولوی نگران بودند که این تصویر تحریف‌شده، به‌عنوان منبع شناخت مولوی برای عموم جامعه تلقی شود؛ درحالی‌که مفاهیم مثنوی نیاز به آموزش، تفسیر، و درک سلوکی دارند، نه بازنمایی در قالبی درام‌محور و سطحی. به تعبیر دقیق‌تر، آن‌ها می‌خواستند جلوی «تحریف در ذهن عمومی» را بگیرند.

گالری تصاویر محصول
 نقد و بررسی فیلم مست عشق
 نقد و بررسی فیلم مست عشق
تصاویر
بیشتر