روز بزرگداشت حضرت مولانا: سفری به عمق جان و جستجو در حقیقت بیپایان
مقدمه: 8 مهرماه، روز بزرگداشت حضرت مولانا جلالالدین محمد بلخی، روزی است که در آن یاد و خاطرهی یکی از بزرگترین عرفا و شاعران تاریخ بشر گرامی داشته میشود. مولانا نه تنها در دیاری که در آن زیست، بلکه در سراسر جهان بهعنوان نمادی از عشق، حکمت و جستجوی بیپایان حقیقت شناخته میشود. در این روز، ما به عمق سخنانش میپردازیم و به جستجوی اندیشههایی میرویم که نه تنها در زمان خود، بلکه در تمامی ادوار، سرچشمههای دانایی و بصیرت هستند.
مولانا، مردی از جنس عشق: مولانا که در نیمه دوم قرن هفتم هجری در بلخ به دنیا آمد، زندگیاش را وقف جستجوی حقیقت و شناخت الهی کرد. اما آنچه او را از دیگران متمایز میکند، رویکرد عاشقانه و انسانی او به جهان و خداوند است. برای مولانا، حقیقت چیزی جز عشقی بیپایان نبود که در دل هر انسان میتواند جوانه زند. او با زبانی شیرین و شعری سوزناک، این حقیقت را برای پیروانش آشکار ساخت.
در مثنوی معنوی، مولانا این حقیقت را به وضوح بیان میکند که انسان نه برای رسیدن به مقام و منزلتهای دنیوی، بلکه برای اتصال به حقیقتی عظیمتر و بیپایانتر خلق شده است. او میگوید:
"بیخود شد و در بیخودی رسید به وحدت"
در این عبارت، مولانا اشاره به «خود» انسان دارد که در راه عشق و جستجوی حقیقت از میان میرود و تنها آنچه باقی میماند، همان «وحدت» است که در آن همه تفاوتها محو و یکی میشود.
سماع، زبان عرفان مولانا: یکی از جلوههای بیبدیل در اندیشه مولانا، سماع است. در نگاه مولانا، سماع نه تنها یک رقص جسمی است بلکه نمادی از رقص روح است که در آن انسان از قید و بندهای دنیا رهایی مییابد. سماع برای مولانا، همانطور که در مثنوی میگوید، طریقی است که انسان میتواند با درون خود تماس بگیرد و از طریق آن به حقیقت نزدیک شود:
"سماع، در حقیقت، همچون پرچمی است که در دل تاریکی بر افراشته میشود و دلها را از گرفتاریهای دنیوی آزاد میکند."
اما این سماع، نه تنها حرکات بدن، بلکه حالتی از غرق شدن در محبت الهی است. مولانا میفرماید:
"در سماع، نه دستها، بلکه دل است که به پرواز درمیآید."
اندیشه مولانا درباره عشق: در قلب اندیشههای مولانا، عشق بهعنوان سرچشمهای از حقیقت و علم قرار دارد. مولانا بهطور مکرر در آثارش عشق را بهعنوان نیرویی بیوقفه، فراگیر و جاذب معرفی میکند. در نظر او، تمام خلقت و حرکتهای هستی بهواسطه عشق است. او با داستانها و حکایات متعدد، عشق را بهعنوان نیرویی که میتواند انسان را از محدودیتهای دنیوی رها سازد، معرفی میکند.
یکی از معروفترین اشعار مولانا در این زمینه، آنجاست که میگوید:
"عشق، آتش است که همه چیز را میسوزاند و چیزی جز خود نمیگذارد."
در نگاه مولانا، عشق، هیچگاه نمیتواند محدود به یک فرد یا یک شیء باشد. بلکه عشق حقیقی، عشق به «تمام هستی» است. او معتقد است که انسان تنها با اتصال به این عشق میتواند به حقیقت دست یابد و از پیچیدگیهای دنیوی رهایی یابد.
مولانا و تعالیم امروز: مولانا از آن دسته عرفای بزرگی است که تعالیم او در تمامی دورانها همچنان معنادار و کاربردی است. در دنیای امروز که تحت سلطهی تکنولوژی، بحرانهای روانی و اجتماعی، و فاصلههای معنوی قرار دارد، اندیشههای مولانا میتواند چراغی در دل تاریکی باشد.
یکی از اصول بنیادین مولانا این است که انسان باید به درون خود نگاه کند. این دعوت به خودآگاهی و خودشناسی، همچنان بهعنوان یکی از مهمترین مفاهیم در روانشناسی و فلسفههای معنوی مورد توجه است. مولانا به ما میآموزد که تنها درون خود را جستجو کنیم تا در آن، تمامی جهان را ببینیم.
نتیجهگیری: حضرت مولانا در تمام آثاری که از خود بهجا گذاشته است، گنجینهای از حکمت، عشق و شناخت الهی را به ما هدیه داده است. روز بزرگداشت او فرصتی است تا نه تنها به بررسی زندگی و آثارش بپردازیم، بلکه از آنها الهام بگیریم و در زندگی روزمرهمان سعی کنیم تا همچنان به جستجو و کشف حقیقت ادامه دهیم. مولانا، همچنان به ما یادآوری میکند که مسیر حقیقت، راهی است پر از عشق و سماع، و تنها با دل پاک و روح آزاد میتوان به آن رسید.
باشد که ما نیز در این روز، با دلهایی شاداب و جانهایی تشنه، به مسیری که مولانا برای ما ترسیم کرده است، گام نهیم و از آموزههایش بهرهمند شویم.
دعای شبانه: ای مولانا، در این شب بزرگ، ما را با آتش عشق خود بسوزان تا همچون تو، در اشتیاق به حقیقت و در آغوش وحدت درآییم. آمین.

کپی رایت: تمامی حقوق مادی و معنوی سایت سماع قلم متعلق به فرشید احمدی است. استفاده از محتوای رایگان با ذکر کامل منبع بلا مانع است.
(3).jpg?w=60)




.png)
.png)
.png)
.png)
.png)